ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی

ساخت وبلاگ
hassaniakbarseuki, [۱۰.۱۲.۱۷ ۱۲:۲۲]ای برادر بود اندر ما مضیشهریی با روستایی آشناروستایی چون سوی شهر آمدیخرگه اندر کوی آن شهری زدیدو مه و سه ماه مهمانش بدیبر دکان او و بر خوانش بدیهر حوایج را که بودش آن زمانراست کردی مرد شهری رایگانرو به شهری کرد و گفت ای خواجه توهیچ می‌نایی سوی ده فرجه‌جوالله الله جمله فرزندان بیارکین زمان گلشنست و نوبهاریا بتابستان بیا وقت ثمرتا ببندم خدمتت را من کمرخیل و فرزندان و قومت را بیاردر ده ما باش سه ماه و چهارکه بهاران خطهٔ ده خوش بودکشت‌زار و لالهٔ دلکش بودوعده دادی شهری او را دفع حالتا بر آمد بعد وعده هشت سالاو بهر سالی همی‌گفتی که کیعزم خواهی کرد کامد ماه دیاو بهانه ساختی کامسال‌ماناز فلان خطه بیامد میهمانسال دیگر گر توانم وا رهیداز مهمات آن طرف خواهم دویدگفت هستند آن عیالم منتظربهر فرزندان تو ای اهل برباز هر سالی چو لکلک آمدیتا مقیم قبهٔ شهری شدیخواجه هر سالی ز زر و مال خویشخرج او کردی گشادی بال خویشآخرین کرت سه ماه آن پهلوانخوان نهادش بامدادان و شباناز خجالت باز گفت او خواجه راچند وعده چند بفریبی مراگفت خواجه جسم و جانم وصل‌جوستلیک هر تحویل اندر حکم هوستآدمی چون کشتی است و بادبانتا کی آرد باد را آن بادرانباز سوگندان بدادش کای کریمگیر فرزندان بیا بنگر نعیمدست او بگرفت سه کرت بعهدکالله الله زو بیا بنمای جهدبعد ده سال و بهر سالی چنینلابه‌ها و وعده‌های ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی...
ما را در سایت ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hassaniakbara بازدید : 168 تاريخ : دوشنبه 27 آذر 1396 ساعت: 11:31

بسه تعالی***این وبلاک برای پر کردن اوقات فراغتمه طرفداری از شخصی ویا گروه فرقه وفکر و عقیده خاصی نیست**ماییم دست بدامان مرتضی علی( ع)
تو بايد پخته شوي تغير در توست.(شمس تبريزي)

شكستن تخم مرغ از بيرون پايان يك زندگي است در حاليكه شكستن آن از درون آغاز زندگي است .

اگر خود را تغییر دهی، تغییر جهان را آغاز کرده ای؛
با تغییر تو، بخشی از جهان تغییر کرده است.

…إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ

(اکبر حسنی)(سیوکی)

ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی...
ما را در سایت ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hassaniakbara بازدید : 238 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 3:04

سخن بزرگان **** با احمق بحث نکن وبگذار در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند .با وقیح جدل مکن چون چیزی برای از دست دادن ندارد وروحت را تباه میکند از حسود دوری کن چون حتا اگر دنیارا هم به اوبدهی بازهم از تو بیزار  خواهد بود با کودک بحث نکن چون تورا با دانش خویش میسنجد.... ************* در طول زندگیم حسرت نخوردم مگر برای  زمانیکه حرف زدم   در حالیکه باید سکوت میکردم وسکوت کردم جایی که باید حرف میزدم ***** کلمات قصار سعی کنید چیزی را به دل نگیرید آنچه آدمها در باره شما میگویند باز تابی از خودشان است ***************** ذهن احمق مانند مردمک چشم میماند هر چقدر نور بیشتری به آن بتابد تنگتر میشود ************ به هر حال سه ره پیداست : "پلیدی" ، "پاکی" و "پوچی"این سه راهی است ، که پیش پای هر ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی...
ما را در سایت ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hassaniakbara بازدید : 193 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 3:04

به تن این همه سردار سری نیست که نیست بنویسید که خورشید به گودال افتادو پس از شام غریبان سحری نیست که نیست آتش از بال و پر سوخته جان میگیردزیر خاکستر ما بال و پری نیست که نیست یک نفر سمت مدینه خبرش را ببردپس از این ام بنین را پسری نیست که نیست یا به آن مادر سرگشته بگویید: نگردچون ز گهواره ی اصغر اثری نیست که نیست تازیانه به تسلای یتیمی آمدتازه فهمید که دیگر پدری نیست که نیست… دو غزل دیگر از مولانا جلال الدین که عظمت مقام امام حسین(ع) درآن خلاصه شده است را می آورم: کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبک روحان عاشق پرنده ترزمرغان هوایی کجایید ای شهان آسمانی بدانسته فلک را درگشایی کجایید ای زجان وجا رهیده کسی مرعقل را گوید کجایی؟ کجایید ای درزندان شکسته بداده وامداران را رهای ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی...
ما را در سایت ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hassaniakbara بازدید : 186 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 3:04

****** تو بايد پخته شوي تغير در توست.(شمس تبريزي) شكستن تخم مرغ از بيرون پايان يك زندگي است در حاليكه شكستن آن از درون آغاز زندگي است . اگر خود را تغییر دهی، تغییر جهان را آغاز کرده ای؛با تغییر تو، بخشی از جهان تغییر کرده است. …إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ (از قافلان تا قاف)متنی از کتاب " (نامه های عین القضات ") هر چه مینویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آن‌چه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم که نبشتن‌ش بهتر است از نانبشتن‌ش.ای دوست نه هر چه درست و صواب بود، روا بود که بگویند ... و نباید که در بحری افکنم خود را که ساحل‌ش بدید نبود، و چیزها نویسم بی‌خود که چون واخود آیم بر آن پریشان باشم و رنجور.ای دوست می‌ترسم- و جای ترس است ا ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی...
ما را در سایت ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی دنبال می کنید

برچسب : یادداشت, نویسنده : hassaniakbara بازدید : 146 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 3:04

hassaniakbarseuki, [۰۳.۱۱.۱۷ ۲۲:۲۷]میراث سه برادر روایت سنگسر سمنان در زمان قدیم مردی بود که سه پسر داشت . او در زندگی خود تنها ثروتی که داشت یک نردبان ، یک طبل و یک گربه بود . وقتی که مرد ، نردبان را پسر بزرگ ، طبل را پسر وسطی و گربه را پسر کوچک برداشت . پسر بزرگی بعد از مرگ پدرش به فکر دزدی افتاد . یک روز نردبان را برداشت برد به دیوار خانه حاجی گذاشت تازه می خواست از نردبان بالا برود که صدای حاجی را شنید که به زنش میگفت :« من میروم با فلان شخص معامله کنم . اگر معامله من و او سرگرفت یک نفر را می فرستم جعبه پول را به او بده بیاورد .» این را گفت و از خانه بیرون رفت . پسری که می خواست برود به خانه حاجی دزدی کند تمام حرف های حاجی را شنید یواشکی نردبان را برداشت برد خانه خودش گذاشت و برگشت آمد د ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی...
ما را در سایت ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی دنبال می کنید

برچسب : داستانهای, نویسنده : hassaniakbara بازدید : 170 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 3:04

لقمه جسته لقمهٔ ماری شده*** ******* مولوی، دیوان شمس، غزل شماره ۱۶۱۰ز شِکَربوره سلطان، نه ز مهمانیِ شیطانبخورم سیر بر این خوان، سرِ ناهار ندارم شکربوره یا شکربوزه یعنی همین قطاب یا نوع شیرینی که از بادام و گردو و شکر را قاطی می کنند، درست می کنند، منظور غذایی است که از آنور می آید، شیرینی است که از آنور می آید، یکیش شادی است، آرامش است لطافت است، عشق است، سلطان یعنی خدا،نه ز مهمانی شیطان، در مهمانی شیطان چی می گویند و چی می دهند؟ حرفهای هم هویت شدگی و درد، فعلاً که خیلی از انسانها سر سفرۀ شیطان نشسته اند، شیطان مهمانی داده است، در کرۀ زمین الآن اکثریت سر سفرۀ شیطان هستند.حالا ما به خودمان نگاه می کنیم. اگر در شما فضای درد وجود دارد و این فضای درد بعضی موقع ها می نشیند سر شما، بلند می شود می ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی...
ما را در سایت ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hassaniakbara بازدید : 169 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 3:04

بسه تعالی***این وبلاک برای پر کردن اوقات فراغتمه طرفداری از شخصی ویا گروه فرقه وفکر و عقیده خاصی نیست**ماییم دست بدامان مرتضی علی( ع)
تو بايد پخته شوي تغير در توست.(شمس تبريزي)

شكستن تخم مرغ از بيرون پايان يك زندگي است در حاليكه شكستن آن از درون آغاز زندگي است .

اگر خود را تغییر دهی، تغییر جهان را آغاز کرده ای؛
با تغییر تو، بخشی از جهان تغییر کرده است.

…إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ

(اکبر حسنی)(سیوکی)

ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی...
ما را در سایت ادبیات*** تاریخ**اکبر حسنی دنبال می کنید

برچسب : پستهپیوندهرس, نویسنده : hassaniakbara بازدید : 142 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 3:04